زنان بسیاری عاشق لذت بردن از آرامش محض شب در خیابانها و شهرها هستند، اما هرگز به خود اجازه نمیدهند حتی یک بار این تجربه را داشته باشند و تا پاسی از شب را بهتنهایی بیرون از خانه سپری کنند.
به گزارش به نقل از روزنامه آرمان، در واقع فضاهای شهری بهگونهای تعبیه شدهاند که نیمههای شب تنها قسمت مردان باشد و بس! تامینامنیت زنان در شهر بهویژه در ساعات پایانی روز نکته چندان مهمی بهنظر مسئولان شهری نیست و زن گویی سهمی از شبهای تهران و سایر کلانشهرهای ایران ندارد. عالیه شکربیگی، جامعهشناس، در گفتوگو با «آرمان» در این ارتباط میگوید: « تامین امنیت زنان در هر ساعت از شبانهروز فرض مسئولان ذیربط است، اما اراده حاکم بر جامعه امروز از زن طلبکار است که اساسا به چه عنوان و دلیلی نیاز به حضور شبانه او در خیابانهاست. امروز دیگر زمان آن نیست که اداره جامعه را در سیطره مردان ببینیم و صرفا برای حضور آنها فضاهای شهری را طراحی کنیم. زنان نیز همپای مردان باید از فضاهای مختلف شهری استفاده کنند و لذت ببرند و نباید از بیم و ترس نبود امنیت از حقوق اولیه خود بگذرند.»
مهمترین عوامل خطر برای تردد شبانه زنان در خیابان چیست؟
زنان از دوران ناصرالدین شاه تاکنون توانستند در عرصه عمومی پا بگذارند و حتی در زمان پهلوی اول نیز زنان محلی برای حضور در اجتماع و جامعه نداشتند و در عرصه خصوصی حضور داشتند. در واقع نگاه کاملا ابزاری نسبت به زنان وجود داشت، پس از آنکه زنان خارج از محیط خانه حضور پیدا کردند موفقیتهای زیادی به دست آوردند، اما زنان اکنون احساس امنیت کافی در داخل جامعه ندارند و متاسفانه حضور آنها در عرصه عمومی همواره در بحث قدرت سیاسی قابل تعریف است. بهعنوان مثال حکومت پهلوی اول قصد برداشتن حجاب از سر زنان را داشت. در حالحاضر نیز برخی افراد زن را موجودی بیپناه و در سایه سار جنس اول میدانند که توان دفاع از خود را ندارد. زن ایرانی با تمام این مفاهیم ناعادلانه جنگیده است. در بحث حجاب امروز گشت ارشاد برای جامعه زنان تعریف شده و بیش از 15 سال به جامعه زنان تحمیل شده است. در واقع فارغ از توجه به آزادی و کسب آگاهی زنان از پوشش مناسب این موضوع را به زور به آنها تحمیل کردهاند. مفاهیمی مانند لزوم حمایت مردان از زنان یا تشخیص مواضع زن توسط مردان همواره وجود داشته است. به اعتقاد آنها بهتر است زن در خانه همسرداری و بچه داری کند. این رفتارهای سیاسی و دولتهای موازی لزومی برای حضور زن در ساعات پایانی شبانهروز در شهر نمیبیند بنابراین تامین امنیت او نیز لزومی ندارد. امروز به مدد وجود فضایمجازی و گسترش اخبار جهانی زنان و دختران ما آگاه هستند. بنابراین اگر آنها ناچار به خروج از خانه در ساعات نیمه شب شوند باید امنیتشان تامین شود.
ساختار معماری شهری اساسا بهگونهای تعریف نشده که بهلحاظ فضاسازیهای شهری و مکانی مردان و زنان در آنها امنیت داشته باشند. در حال حاضر زنان از 10 شب به بعد با ترس و واهمه از خانه خارج میشوند. در برخی از سکونتگاههای خارج از حریم شهر قطعا زنان آسیب بیشتری نیز بهلحاظ نبود امنیت میبینند. به رغم تمام محدودیتها و موانع بهتر است مسائل زنان را خود زنان تشخیص دهند و مردان دست از این کار بردارند. در واقع تاکنون مردان تشخیص دادند که چه ساعاتی از شبانهروز برای حضور زنان در جامعه مناسبتر است یا قوانینی را برای حضور او در محیط خانه تصویب کردند. بنابراین همواره ارادهای مردانه بر روح زندگیشهری و قانونی و حقوقشهروندی حاکم بوده که هیچگاه اجازه نداده زن خودش باشد. در کشورهای خارجی زنان در نیمه شب بهتنهایی سوار مترو و اتوبوس میشوند و هیچمسالهای برای آنها به وجود نمیآید، زیرا جامعه امروز شهری زن را یک جنس مستقل از مرد میداند. دیگر زمان تغییر جهان تک فاعلی ماست که مرد در آن حاکم زندگی شهری بوده و معماری و امنیت شهر برای او تعریف میشده است. جهان کنونی، جهانی دو فاعلی است که زن و مرد در عرصه عمومی و خصوصی کنار یکدیگر حضور دارند. باتوجه به تعاریف موجود امروزه باید در زندگی شهری و خانوادگی، حقوق شهروندی به حقوق زنان بیندیشد. متاسفانه امروز ارادهای وجود دارد که از زنان ایرانی طلبکار است. بهعنوان مثال در نظر آنها نیازی به حضور زنان در ساعات نیمهشب نیست. این اراده باید به آگاهی و شعور لازم برسد. حقوق انسانی مدنظر اسلام نیز به این شکل نیست و اسلام حقوق زنان را نادیده نمیگیرد. بنابراین باید از روح مردانه حاکم بر تمام نهادهای اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی رها شده و به آگاهی و دانایی رسید تا زنان حق اظهارنظر، حضور در جامعه، اندیشه آزاد و استقلال در رأی داشته باشند. اگر به این مسائل توجه شود ناخودآگاه مساله امنیت زنان نیز حل خواهد شد.
ساختارهای شهری باید به چه شکل امنیت زنان را در هنگام تردد شبانه در خیابان تضمین کنند؟
نورپردازی در شب بسیار مهم است، زیرا نورپردازی مناسب در مکانهای تردد زنان آنها را کاملا با فضای پیرامون خود آشنا میکند و احتمال بروز خطر برای آنها را کاهش میدهد. در زندگی شهری امروز فضاهای تاریک بسیاری داریم که اساسا در ساعات پایانی شب ناخودآگاه احساس ترس برای زنان را برای حضور در جامعه ایجاد میکند. بنابراین روشن شدن فضاهای شهری و نورپردازی عامل بسیار مهمی است. مهمتر از همه وجود آگاهی در میان مسئولان است تا آنها در راستای تغییر ساختار شهری مناسب برای حضور زنان گام بردارند. ساختار زندگی شهری کنونی بر مبنای ارادهای قهار حرکت میکند که برپایه عدم لزوم هماهنگسازی معماری فضایشهری مطابق با نیاز زنان گام برمیدارد. بهعنوان مثال زنان نمیتوانند در ساعات پایانی شب در صورت وجود مساله و ناراحتی در یک پارک بهتنهایی بنشینند، زیرا در آن مکان جایگاههای خاصی برای حضور زنان و تامینامنیت آنها تعریف نشده است و ساختار مناسب حضور مردان است و آنها بیش از زنان در این فضا حضور دارند. در مثالی دیگر در روزهایتعطیل اکثر صندلی پارکها توسط مردان سالمند به تصرف درآمده و زنان با توجه به شرایط موجود در پارک باقی نمیمانند. بنابراین نیازمند تغییر و تحولاساسی در معماری زندگیشهری هستیم.
هنگام سوار شدن بر اتوبوس و مترو جایگاه خاصی برای زنان، سالمندان و معلولان تعریف میشود این جایگاهها باید به اماکن دیگر نیز تعمیم یابد. نکته حائزاهمیت آن است که پیش از پرداختن به امنیت زندگی شهری باید مردم اعم از زن و مرد را در جامعه تکریم کرد. در حالحاضر زنان تنها بسیار داریم، بنابراین ساختار زندگی شهری باید بهگونهای باشد که آنها نیز در شهر حضور داشته باشند تا از احساس تنهایی خود بیرون بیایند و در پارکها و سایر مناطق با زنان دیگر تجمع کنند و در کنار یکدیگر خوش باشند. در کشورهای غرب تئاترهای عصرانهای برای مردم میگذارند تا از احساس تنهایی خود در خانه و زندگی خانوادگی رها شوند. اساسا به این شهروندان احترام گذاشته میشود و از آنها پذیرایی نیز به عمل میآید. اگر اندکی زنانایرانی بد رانندگی کنند ترافیک ایجادشده را حاصل عملکرد آنها میدانند. بنابراین زنان بهدلیل ترس و نادیده انگاشتن تاریخی خود در زندگی شهری ترسی ناخودآگاه دارند. در خاورمیانه، زنان ایرانی آگاه و اندیشمند بهنظر میرسند، بنابراین اندیشه تقابلگرایانه برای حضور زنان در عرصه عمومی باید بهگونهای باشد که زنان احساس امنیت کنند. شهردار و مدیریت زندگی شهری میتوانند در ایجاد این احساس امنیت تاثیرگذار باشند. در واقع آنها میتوانند فضاهای زندگی شهری را بهگونهای تعریف کنند که زنان هر ساعاتی از شبانهروز که تمایل داشتند در جامعه حضور پیدا کنند. این اقدامات لازمه احترام به حقوق انسانها و حقوقشهروندی است. افراد جامعه باید بیاموزند به هر شهروند فارغ از زن یا مردبودن یا زمان حضور او در بیرون از خانه احترام بگذارند. بنابراین نیازمند آگاهیرسانی از سوی رسانهها هستیم تا مساله حضور شهروندان در هر ساعتی از شبانه روز محترم انگاشته شود.